سرویس ارسال اکسپرس
کتاب «جامعهشناسی زنان» نوشتهی پاملا ابوت، ملیسا تایلر و کلر والاس که نخستین بار در دههی ۱۹۸۰ منتشر شد و در ویرایشهای بعدی تا دههی ۲۰۰۰ تکمیل و بازنگری شد، یکی از متون آموزشی کلیدی در جامعهشناسی فمینیستی به شمار میآید. این اثر توسط انتشارات راتلج منتشر شد و بهسرعت جایگاه خود را بهعنوان یکی از منابع اصلی آموزش و پژوهش در حوزهی جامعهشناسی زنان و نظریههای فمینیستی تثبیت کرد. نویسندگان، هر یک با سابقهای برجسته در حوزههای جامعهشناسی جنسیت، مطالعات فرهنگی و تحلیل انتقادی ساختارهای اجتماعی، کوشیدهاند تا جامعهشناسی را از چشمانداز تجربهی زیستهی زنان و نقد ساختارهای مردسالار بازتعریف کنند. کتاب با رویکردی آموزشی نوشته شده، اما لحن آن همزمان تحلیلی و انتقادی است. هدف اصلی نویسندگان این است که نشان دهند جامعهشناسی جریان اصلی تا مدتها تجربهی زنان را نادیده گرفته و در بازتولید نگاه مردمحور نقش داشته است. بنابراین، اثر حاضر تلاشی برای ارائهی یک مقدمهی جامع بر جامعهشناسی است که از ابتدا با چشمانداز فمینیستی گره خورده و به دانشجویان نشان میدهد چگونه میتوان ساختارهای اجتماعی، نهادها و روابط قدرت را از دیدگاه جنسیتی تحلیل کرد. این کتاب به نوعی پل میان متون آموزشی سنتی جامعهشناسی و نظریههای رادیکال و انتقادی فمینیستی محسوب میشود. مضامین اصلی کتاب بر چند محور استوار است: نخست، بازخوانی مفاهیم کلیدی جامعهشناسی مانند طبقه، خانواده، کار، مذهب، آموزش و فرهنگ از منظر جنسیت و قدرت. دوم، معرفی و تحلیل جریانهای متنوع فمینیسم از فمینیسم لیبرال و مارکسیستی تا رادیکال و پسامدرن و نشان دادن اینکه چگونه هر یک از این رویکردها مفاهیم جامعهشناسی را بازتعریف میکنند. سوم، تمرکز بر تجربههای زیستهی زنان در زندگی روزمره و نشان دادن اینکه سیاست، اقتصاد و فرهنگ چگونه در عرصهی خصوصی و عمومی در هم تنیده میشوند. نویسندگان با تاکید بر این موضوع، نشان میدهند که زندگی شخصی همیشه به شدت سیاسی است و فهم جامعهشناسی بدون توجه به جنسیت ناقص خواهد بود.
سبک نوشتاری کتاب روان و آموزشی است، اما در عین حال از نظر تئوریک غنی است و به خواننده امکان میدهد با پیچیدگیهای بحثهای نظری فمینیستی آشنا شود. نویسندگان از مثالهای عینی، پژوهشهای تجربی و تحلیلهای تاریخی بهره میگیرند تا نشان دهند چگونه نگاه فمینیستی میتواند مسائل بهظاهر عادی را به موضوعاتی عمیقا سیاسی و اجتماعی تبدیل کند. برای نمونه، خانواده نه فقط نهادی خصوصی، بلکه عرصهای برای بازتولید روابط قدرت و نابرابری است؛ یا نظام آموزشی نه فقط ابزار انتقال دانش، بلکه مکان تثبیت نقشهای جنسیتی. از نظر تأثیرگذاری، «جامعه شناسی زنان» جایگاه مهمی در آموزش جامعهشناسی داشته است. این کتاب به بسیاری از دانشجویان معرفی کرد که جامعهشناسی را میتوان از دریچهی فمینیسم بهطور بنیادی بازنگری کرد. در عین حال، کتاب مورد توجه منتقدانی نیز قرار گرفت که آن را بیش از حد ایدئولوژیک یا یکجانبه میدانستند، اما همین امر نیز نشاندهندهی نقش آن در برانگیختن بحثهای آکادمیک بود.
این اثر امروز نیز همچنان بهعنوان یکی از متون پایه برای دانشجویان جامعهشناسی، مطالعات زنان و علوم اجتماعی باقی مانده است، زیرا نهتنها مقدمهای بر جامعهشناسی است، بلکه نوعی آموزش در شیوهی اندیشیدن انتقادی و پرسشگری نسبت به ساختارهای اجتماعی و فرهنگی است. نویسندگان به خواننده نشان میدهند که جامعهشناسی فمینیستی صرفا افزودن «زنان» به تحلیلها نیست، بلکه دگرگونی بنیادی در شیوهی نگاه به جهان اجتماعی است.